خیزش شوالیه تاریکی و بازآفرینی حال و هوای انقلاب فرانسه
خیزش شوالیه تاریکی و بازآفرینی حال و هوای انقلاب فرانسه
قوانین و نهادهای قدیمی دیگر هیچ اعتباری ندارند و کسی نمیتواند پشت آنان پناه بگیرد. در واقع برای آنهایی که دلبسته گذشتهاند دیگر جای امنی وجود ندارد، و این همان معنی انقلاب است.
با فیلم خیزش شوالیه تاریکی (۲۰۱۲) سهگانۀ بتمن کامل میشود و روایت کریستوفر نولان از این ابرقهرمان دنیای کمیک در یک نقطۀ اوج فراموشنشدنی به پایان میرسد. هشت سال از ماجرای جوکر و آشوبی که او در شهر گاتهام ایجاد کرده بود میگذرد و اکنون شهر، به ظاهر در امن و امان است و پلیسها جز پیگیری چند قانونشکنی بیاهمیت و جرایم کوچک در گوشه و کنار شهر کار خاصی برای انجام دادن ندارند. اما زیر شهر، در تونلهای زیرزمینی آن، نقشههای گستردهای برای انقلابی بزرگ در حال اجراست. انجمن سایهها که در نخستین هجوم خود به گاتهام ناکام شده بود، این بار با سرکردهای جدید به نام بِین و نقشههایی پیچیدهتر و سنجیدهتر بازگشته است و در سایۀ غفلت و بیخبری شهر، کار خود را گام به گام پیش میبرد. حتی بتمن هم حریفشان نیست و به تنهایی نمیتواند مانع اجرای نقشههای آنها شود؛ شکست میخورد، سقوط میکند و از جریان حوادث کنار میرود. حقایق تلخی را که او و گوردون سالها پیش، به امید برقراری نظم و آرامشِ مردم پنهان نگه داشته بودند نیز افشا میشود و آشوب و بحران بزرگ سراسر شهر را فرامیگیرد. بعد از سقوط بتمن دیگر کسی سد راه بین نیست و او همۀ شخصیتهای مثبت را یا مثل گورودن کنار میزند یا مثل فاکس مجبور به تسلیم میکند.
داستان فیلم و پایانی که برای آن رقم خورد به کنار، نکته جالبی در این فیلم هست که میشود ساعتها دربارهاش بحث کرد. فیلیپ فرنچ در مقالهای در روزنامه گاردین (۲۲ جولای ۲۰۱۲) دوره تسلط بین بر گاتهام را با مقطعی از انقلاب فرانسه مقایسه میکند؛ هم به خاطر آشوب و ناامنی و بیثباتی که گوشهوکنار شهر را فرامیگیرد و هم برای حکومت وحشت که قدرت و ادارۀ امور را به نام مردم در دست دارد و نیز دادگاههایی که برای مجازات مقامات و ثروتمندان برپا میشود. این اشارۀ غیرمستقیم به انقلاب فرانسه، در چیزهایی مثل شورش فرودستان بر فرادستان و بیرحمی طبقات جامعه نسبت به یکدیگر، یا حتی شکستن در زندانها و آزاد کردن زندانیان نیز وجود دارد. در این صحنهها، که بسیار هم زیبا و مهیجاند فروپاشی نظام قدیم و روند شکلگیری نظمی جدید را میبینیم. دادگاه همیشه شلوغ است و هر روز عده زیادی محاکمه و محکوم و مجازات میشوند، اما ناامنی بر همه جا و همه چیز سیطره دارد و شهر، شبیه جنگلی است که در آن ضعیفترها طعمه قویترها میشوند. قوانین و نهادهای قدیمی دیگر هیچ اعتباری ندارند و کسی نمیتواند پشت آنان پناه بگیرد. در واقع برای آنهایی که دلبسته گذشتهاند دیگر جای امنی وجود ندارد، و این همان معنی انقلاب است؛ نه فقط انقلاب کبیر فرانسه، که هر انقلابی، در هرجای جهان و هر مقطعی از تاریخ.
درباره این فیلم بخوانید:
خیزش شوالیه تاریکی ـ قصۀ مرگ و تولد مجدد اسطوره