مرگ دیوید مورگان مورخ، که ما او را با دو کتابش میشناسیم
مرگ دیوید مورگان
دانشجوهای کمسن وسال خیلی زود جذب خوشخلقی و کاریزمای او میشدند، اما دانشجوهای جدی در مقاطع بالاتر، کمکم درمییافتند که با چه دانشمند برجسته و پژوهشگر بزرگی سروکار دارند و اینکه پشت سر این «مرد باشرف اغلب متبسم» سالها کار سخت و صادقانه پنهان است.
قلب دیوید مورگان ۲۳ اکتبر ۲۰۱۹ در یکی از بیمارستانهای لندن از کار افتاد و این مورخ نامآشنا در ۷۴ سالگی از دنیا رفت. سال ۲۰۱۰ بازنشسته شده بود اما همچنان تا آخرین روزهای زندگی، با پروژه مطالعاتی دانشگاه کمبریج در زمینه تمدن اسلامی همکاری داشت. در کالج وورچستر، دانشگاه آکسفورد و بعد در دانشگاه لندن تحصیل کرد و سرانجام سال ۱۹۷۷ به قول خودش دوران به ظاهر پایانناپذیر تحصیل را به پایان برد و از مدرسه مطالعات شرق و افریقا مدرک دکتری گرفت. سال ۱۹۹۹ برای تدریس تاریخ و مطالعات ادیان ابراهیمی به گروه اساتید دانشگاه ویسکانسین ـ مَدیسون پیوست و تا بازنشستگی رسمی در همین موسسه آموزشی و پژوهشی کار کرد. حوزه تخصصی مطالعاتش به تمدن اسلامی در غرب آسیا محدود میشد و بیشتر شهرت و اعتبار حرفهایاش هم به همین تخصص برمیگشت. اولین مقالهای که نوشت صلیبیها و صلاحالدین، درباره تقابل دو فرهنگ و جهانبینی متفاوت (و نه فقط دو سپاه متخاصم) بود و بعدها هم ویراستار چند کار پژوهشی آکادمیک شد و مدتی با مجله علمی انجمن سلطنتی آسیایی همکاری کرد. اما بیشتر ما او را با دو کتابش یکی مغولها، و دیگری ایران در قرون وسطی (هر دو با ترجمه عباس مخبر) میشناسیم. کتاب اول روایتی مستند و تحلیلی درباره سیر زایش و بالندگی جامعه مغول و چگونگی شکلگیری یک امپراتوری بزرگ با محوریت تاتارهای صحراگرد نیمهوحشی است و در واقع تاریخ چنگیزخان و وارثان او را از ابتدا تا انتها بازخوانی میکند. فصل ششم این کتاب به زندگی سیاسی و اجتماعی مغولها در ایران و فرجامی که در پایان برایشان رقم خورد اختصاص دارد. کتاب دوم، یعنی ایران در قرون وسطی یک تاریخ عمومی یا به قول خود راوی «گزارش ساده و روشنی از تاریخ ایران از ورود ترکهای سلجوقی به ایران در قرن یازدهم میلادی تا به قدرت رسیدن سلسله قاجار در پایان قرن هجدهم» است و سیر حیات سرزمین ما را در دورانی به طول ۸ قرن مرور میکند. هر دو کتاب اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی منتشر شدند، اما هنوز بعد از گذشت بیشتر از سه دهه آثاری قابل اعتنا و خواندنیاند و اعتبار اغلب تحلیل و تفسیرهای مورگان – به ویژه در کتاب مغولها – همچنان بیخدشه باقی مانده است. طبق گفته شاگردان و همکارانش، مورگان در عین فرهیختگی و استادی در کار، مردی شوخطبع و فروتن بود و تقریباً همه کسانی که به نوعی در سالهای مختلف با او در ارتباط بودند از کمکهای علمی و انگیزشیاش بهره میبردند. دانشجوهای کمسن وسال خیلی زود جذب خوشخلقی و کاریزمای او میشدند، اما دانشجوهای جدی در مقاطع بالاتر، کمکم درمییافتند که با چه دانشمند برجسته و پژوهشگر بزرگی سروکار دارند و اینکه پشت سر این «مرد باشرف اغلب متبسم» سالها کار سخت و صادقانه پنهان است. مولی پترسون که در دانشگاه ویسکانسین ـ مَدیسون از نزدیک با مورگان همکاری کرده بود و او را خوب میشناخت در مراسم یادبودش گفت: «مورگان راهنما و الگوی اخلاقی بسیاری از دانشجویانش بود و روی خود من تأثیر زیادی گذاشت و کمکم کرد تا هم مورخ و هم انسان بهتری باشم.»
به مناسبت مرگ دیوید مورگان ـ تقویم تاریخ