انکار (۲۰۱۶) و تحمیل تفسیر ایدئولوژیک از تاریخ به مخاطب

انکار (۲۰۱۶) و تحمیل تفسیر ایدئولوژیک از تاریخ به مخاطب

تاریخ بلاگ


مسأله این نیست که نازی‌ها دست به چنین جنایتی زدند یا نزدند (که می‌دانیم زدند)، مسأله این است که این فیلم می‌گوید هر تحقیق و مطالعه و حتی اظهارنظری که روایت غالب از هولوکاست را به چالش بکشد یا حتی فقط کمی درباره‌اش تردید کند، محصول ذهن یک نازی و تفکری نژادپرستانه است.


جان آرنولد در کتابش «تاریخ» می‌نویسد: «بعضی انسان‌ها … برایشان منطقی بود که همنوعانشان را میلیون‌میلیون در اردوگاه‌ها محبوس کنند و آن‌ها را به طور نظام‌مند بکشند. دشمنان این عده با خودشان می‌گفتند خوب است بمب‌هایی چنان قوی بر سر مردم بریزیم که در یک لحظه صدها هزار نفرشان بمیرند.» آن دسته اول، جنگ دوم جهانی را باختند و تاوان و غرامت سنگینی هم برای شکست و هم برای جنایت‌هایی که مرتکب شده بودند پرداختند، اما دسته دوم که فاتح آن ماجرای خونین بودند غنایم زیادی از پیروزی برداشتند. آن‌ها هنوز هم درباره آن سال‌ها فیلم می‌سازند و مسائلی از متن و حاشیه سال‌های منتهی به جنگ و دوران جنگ را موضوع داستان این فیلم‌ها می‌کنند. مثل فیلم انکار (۲۰۱۶) که روایت تقابل دو مورخ، آن هم نه در میدان علم و تحقیق که در صحنه دادگاه است. فیلم انکار (۲۰۱۶) بازآفرینی ماجرای شکایت دیوید ایروینگ از دبورا لیپستات است، و به همین بهانه هم مسأله آشوویتش و هولوکاست (نسل‌کشی یهودیان) را دوباره پیش می‌کشد. فیلم البته فیلم بسیار جالب و جذابی است و تماشای آن برای ما خوره‌های تاریخ لذت‌های زیادی به همراه دارد، اما ایراد بزرگی هم به آن وارد است. که می‌کوشد این ذهنیت را به مخاطب قصه القا کند که اگر درباره همه حوادث تاریخی و بحث‌ها و موضوعات مرتبط به آن دو یا چند روایت و دیدگاه وجود دارد، درباره هولوکاست فقط یک روایت پذیرفتنی است و آن هم همین روایت مشهور مبتنی بر نسل‌کشی نظام‌مند است. مسأله این نیست که نازی‌ها دست به چنین جنایتی زدند یا نزدند (که می‌دانیم زدند)، مسأله این است که این فیلم می‌گوید هر تحقیق و مطالعه و حتی اظهارنظری که روایت غالب از هولوکاست را به چالش بکشد یا حتی فقط کمی درباره‌اش تردید کند، محصول ذهن یک نازی و تفکری نژادپرستانه است. اما می‌دانیم که کار تاریخ این نیست و ما هیچ روایت و ادعایی را بدون پژوهش، بدون دلایل و اسناد محکم نمی‌پذیریم. البته درباره هولوکاست شواهد کافی و اقناع‌کننده هست، اما کسی حق تحدید بررسی دقیق‌تر این شواهد و مطالعه بیشتر درباره صحت و اصالت‌شان را ندارد. مظلومیت عده‌ای در یک مقطع تاریخی (که نمونه‌های آن هم در تاریخ بسیار زیاد است و فقط به یهودیان اروپا در سال‌های منتهی به جنگ دوم جهانی هم محدود و منحصر نمی‌شود) توجیه یا بهانه معتبری برای برداشت‌های ایدئولوژیک از تاریخ و تحمیل این برداشت به همه نیست؛ و حتی ضدیت با حقیقت و مخالفت با حقیقت‌جویی محسوب می‌شود.

جان آرنولد ـ تاریخ