بربریت یکی از محصولات مستقیم جنگ اول جهانی است
بربریت یکی از محصولات مستقیم جنگ اول جهانی است
اریک هابسبام چهار دلیل میآورد مبنی بر اینکه جنگ اول جهانی نقطه شروع برای حرکت پرشتاب به سوی بربریت و توحش، به معنی واقعی کلمه بود.
جنگ اول جهانی که دولتهای به اصطلاح متمدن اروپایی به راه انداختند، یک نقطه شروع برای حرکت پرشتاب به سوی بربریت و توحش، به معنی واقعی کلمه بود. چرا؟ اریک هابسبام در مقالهای با عنوان «بربریت: راهنمایی برای کاربران» که سال ۱۹۹۴ در شماره ۲۰۶ مجله نیولفت ریویو (New Left Review) منتشر شد، چهار دلیل برای این ادعا برمیشمرد:
یک: پرتلفاتترین دوره ثبت شده در تاریخ بشر را آغاز کرد. آمار کشتههای این جنگ (نظامی و غیرنظامی) و کسانی که پس از آن در حوادث خونین و فاجعهبار بعدی قرن بیستم قربانی شدند از میلیونها نفر فراتر میرود. آمار آنقدر بالاست که انگار «ما به کشتن خو گرفتهایم».
دو: دولتها از افزایش شمار تلفات خودشان در جنگ ابایی نداشتند. مثلاً اگر به دو نبرد وردن و ایپر نگاه کنیم که چه تعداد کشته روی دست طرفهای درگیر باقی گذاشت، آن وقت درمییابیم که چقدر جان انسانها برای دولتها بیارزش بوده است.
سه: اختلاط تفکیکناپذیر میان نظامیان و غیرنظامیان؛ دولتها با برنامه بسیج ملی به جنگ برخاستند و عملاً همه مردم را در این ماجرای خونین درگیر کردند. جنگ حتی برای نظامیان هم سخت و طاقتفرساست، اما اثرات کوتاهمدت و بلندمدت، و نیز پیدا و پنهان آن بر مردم عادی به مراتب بدتر است.
چهار: سیاه و سفید کردن ماجرا؛ برخلاف نظامیان حرفهای که بدون نفرت هم میتوانند وارد جنگ شوند و کار را پیش ببرند، مردم عادی برای جنگیدن نیاز به انگیزهای بیشتر و عمیقتر، نیاز به دشمنان اهریمنی دارند. دولتهای دموکراتیک و دولتهایی که با بسیج ملی به جنگ میروند، خواهناخواه طرف مقابل را سیاه و خودشان را سفید معرفی میکنند و به نفرت از دشمن دامن میزنند. این نفرت اغلب اوقات آنقدر بالا میگیرد که توقف و مهار آن ـ و به تبع آن کوتاه آمدن و تن دادن به صلح نیز ـ ناممکن میشود.