شروع سلطنت شاه عباس صفوی و بررسی چرایی صلح او با دولت عثمانی
شروع سلطنت شاه عباس صفوی و بررسی چرایی صلح او با دولت عثمانی
دیوید مورگان: شاه عباس در آغاز زمامداری خود آنقدر نیرومند نبود که دست به هجومی جدی علیه عثمانیها بزند، و امیدی هم نداشت که بتواند همزمان در دو جبهه با عثمانیها و ازبکها بجنگد. در واقع قبل از آنکه به تجدید سازمان داخلی امپراتوری خود بپردازد، نمیتوانست انتظار دستاورد نظامی قابل توجهی را داشته باشد.
گاهی این پرسش مطرح میشود که چرا شاه عباس صفوی، ابتدا آن صلح خفتبار با عثمانیها را پذیرفت تا چند سال بعد مجبور به نقض و شکستن آن شود؟ برای پاسخ دادن به این پرسش لازم است به دوره پیش از شروع فرمانروایی شاه عباس برگردیم و سالهای منتهی به آن را مرور کنیم. آن دههای که از مرگ شاه تهماسب و ناآرامیهای پس از آن شروع شد، در فرمانروایی خونین اسماعیل دوم ادامه یافت و به سالهای بحرانی سلطنت محمدخدابنده انجامید. دیوید مورگان مورخ انگلیسی در کتاب ایران در قرون وسطی (ترجمه عباس مخبر، نشر طرح نو) درست مینویسد که «نمیتوان گفت که در سال ۱۵۸۷/ ۹۹۵ چیزی به نام امپراتوری صفوی وجود داشت که شاه عباس بر آن حکومت کند. دشمنان خارجی تقریباً نیمی از قلمرو صفویه در زمان شاه تهماسب را اشغال کرده بودند. در بخشهای اشغالنشده کشور نیز مبارزات فرقهای میان امیران ترکمن، به چیزی در حد جنگ داخلی تبدیل شده بود، و کاملاً محتمل بود که باقیمانده ایران به مجموعهای از شاهزادهنشینهای کوچک ترکمن تبدیل شود». وی میافزاید: «فقط یک شخصیت کاملاً نیرومند و مصمم میتوانست این اوضاع را سامان دهد. شه عباس دارای چنین شخصیتی بود، اما حتی با وجود او در رأس حکومت نیز این فرایند بهبود و بازسازی سالها طول کشید».
به عبارت دیگر، در شروع سلطنت شاه عباس شرایط چنان بود که چند بحران درهمتنیده در کشور وجود داشت و تدبیر همزمان و راهحل فوری برای هیچکدام از آنها هم وجود نداشت. وی «در آغاز زمامداری خود آنقدر نیرومند نبود که دست به هجومی جدی علیه عثمانیها بزند، و امیدی هم نداشت که بتواند همزمان در دو جبهه با عثمانیها و ازبکها بجنگد. در واقع قبل از آنکه به تجدید سازمان داخلی امپراتوری خود بپردازد، نمیتوانست انتظار دستاورد نظامی قابل توجهی را داشته باشد». از آنجا که در مقایسه میان دو دشمن ایران، ازبکها ضعیفتر از عثمانیها بودند «عباس تصمیم گرفت نخست با آنها درگیر شود». برای اینکه خیالش از طرف غرب راحت باشد، صلح با عثمانیها را، با همه شرط و شروطی که آنان داشتند پذیرفت. او بخشهای وسیعی از غرب ایران را به عثمانیها واگذار کرد و شروع سلطنت شاه عباس با صلحی همراه شد که کشور در آن مقطع به شدت به آن نیاز داشت. این درست است که او آنجا با آن تصمیم، برای خریدن صلح بهای گزافی پرداخت کرد اما «در واقع این پیمان صرفاً پذیرش واقعیات سیاسی تلقی میشد: اگر قرار بود شاه عباس و این سلسله اصولاً باقی بمانند، برداشتن این گام در این زمان ضرورت داشت».
پینوشت: دیوید مورگان که کتاب مشهور و ارزشمند وی مغولها (ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز) را همه ما میشناسیم چندی پیش (پائیز ۲۰۱۹ میلادی) در هفتاد و پنج سالگی از دنیا رفت.