چارلز داروین و انتشار کتاب منشأ انواع ـ ۲۴ نوامبر ۱۸۵۹

چارلز داروین و انتشار کتاب منشأ انواع

تقویم تاریخ ۳ آذر ـ ۲۴ نوامبر ـ انتشار کتاب منشاء انواع چارلز داروین

چارلز داروین با یک کشتی اکتشافی که گویا مأموریت اصلی آن نقشه‌برداری از آب‌ها و خشکی‌های قاره امریکا بود به دریا زد و چهار سال روی کشتی زندگی کرد. وی آن زمان تحصیلات خود را در الهیات مسیحی به پایان برده و مدتی بود که به علوم طبیعی دلبستگی نشان می‌داد. این مسافرت طولانی، آن‌هم با کشتی فاقد امکانت رفاهی برای جوانی متعلق به یک خانواده ثروتمند آسان نبود، اما گویا چارلز داروین خیلی هم اوضاع بدی نداشت و چندان از شرایط سفر رنج نمی‌کشید. بعدها این سفر را مهم‌ترین حادثه در میان حوادث زندگی‌اش می‌دید که به قول خودش در پرورش ذهن و روح وی بسیار موثر بود. چارلز داروین اواخر دسامبر ۱۸۳۱ به این سفر دریایی رفت، اما مشاهدات خود را اواخر دهه ۱۸۳۰ منتشر کرد. محور اصلی مشاهدات او که در مجموعه یادداشت‌هایش هم بارها تکرار می‌شد این بود: حیوانات نوع معینی از یک جزیره تا جزیره دیگر دارای موارد شباهتی هستند و این صور مختلف با صور زمین‌ها و آب و هوای مناطق و شرایط جغرافیایی مطابقت دارد.

به هر رو، چارلز داروین به خانه برگشت، ازدواج کرد، از مردم فاصله گرفت و مشغول پژوهش و مطالعه شد. نیمه‌های دهه ۱۸۴۰ دیگر همه چارلز داروین را دانشمندی با نظریات قابل اعتنا می‌شناختند و با احترام از وی نام می‌بردند. خودش چندان به این توجه اهمیتی نمی‌داد و در آن مقطع به ساماندهی افکار و تنظیم نتایج مطالعات خود مشغول شده بود. پی‌یر روسو می‌نویسد: «وی چنین اندیشیده بود که جنگ زندگی، جنگ کشنده‌ای مابین افراد است. جنگی که فقط به اشخاص قوی و قابل، حق زندگی اعطا می‌کند و از خود سوال می‌کرد آیا منظور از این جنگ آن نیست که طبیعت می‌خواهد صالح‌ترین و مناسب‌ترین موجودات را برای ادامه نسل انتخاب کند؟ و آیا لازمه این انتخاب این نیست که انواع مختلف وضع خود را مساعد کنند و آنقدر با محیط توافق یابند که بتوانند با بهترین وضع در مقابل دشمنان مقاومت نمایند؟ و آنگاه این تبدیلات از پدر به پسر منتقل شود و انواع جدیدی به وجود آید؟» چارلز داروین چند سال بعدی زندگی خود را صرف آن کرد که برای این فکر، شواهد و مدارک لازم را جمع‌آوری کند. سرانجام به سال ۱۸۵۹ در چنین روزی (۲۴ نوامبر) گزارش منسجمی از آنچه را که جمع‌آوری کرده بود به شکل کتاب عرضه کرد. کتابی که منشأ انواع نام گرفت.

به قول اریک هابسبام «عظمت نظریه تکاملی چارلز داروین به سبب آن نبود که مفهوم تکامل تازگی داشت ـ ده‌ها سال بود که این فکر به میدان آمده بود ـ بلکه بدان سبب بود که برای نخستین بار مثال بیانی قانع‌کننده‌ای برای اصل انواع ارائه می‌داد، و این کار را به زبانی انجام می‌داد که حتی برای افراد غیردانشمند کاملاً آشنا بود، زیرا که آشناترین مفهوم اقتصاد لیبرالی، رقابت، را منعکس می‌کرد». البته چنان که می‌دانید نظریه تکامل از طریق انتخاب طبیعی که از سوی چارلز داروین مطرح شد، از زیست‌شناسی فراتر رفت. «این نظریه پیروزی تاریخ را بر همه علوم تصدیق کرد، اگرچه در این رابطه معاصران “تاریخ” را با “ترقی” اشتباه می‌گرفتند. به علاوه، با آوردن خود انسان در داخل طرح زیست‌شناختی، خط قاطع میان علوم طبیعی و انسانی یا اجتماعی را زدود». هابسبام می‌افزاید که «دستاورد عظیم انتخاب طبیعی آن بود که تنوع حتی عظیم‌تر انواع جانداران، از جمله انسان را بیان کند. این موفقیت متفکران را وسوسه می‌کرد، و هنوز هم وسوسه می‌کند، که روندهای بسیار گوناگون و بدیعی را که بر تحول تاریخی حکمفرماست انکار کنند یا دست‌کم بگیرند و تحولات در اجتماعات بشری را به قواعد تکامل زیست‌شناختی ـ با عواقب، و گاه، مقاصد («داروینیسم اجتماعی») مهم سیاسی ـ تنزل دهند».

پی‌نوشت: نقل‌قول‌های این متن که به پی‌پر روسو برمی‌گشت، از کتاب تاریخ علوم وی (ترجمه حسن صفاری، نشر امیرکبیر) بود. گفته‌های اریک هابسبام درباره چارلز داروین و پیامدهای انتشار نظریه او هم از کتاب عصر سرمایه (ترجمه علی‌اکبر مهدیان، انتشارات ما) بود.

تقویم تاریخ ۳ آذر ـ ۲۴ نوامبر ـ پی‌پر روسو ـ اریک هابسبام ـ چارلز داروین