۲۰ آذر ، ۱۱ دسامبر ـ تقویم تاریخ

۲۰ آذر ، ۱۱ دسامبر ـ تقویم تاریخ

تاریخ بلاگ

۲۰ آذر ۱۳۳۵ ـ اعلام رسمی جمعیت ایران

روز ۲۰ آذر ماه سال ۱۳۳۵ اداره کل آمار ایران، جمعیت کشور را ۱۸ میلیون و ۹۹۵ هزار نفر اعلام کرد. کاتوزیان در کتاب اقتصاد سیاسی ایران می‌نویسد: «احتمالاً رشد سالانه جمعیت در سال‌های پس از جنگ، به طور متوسط، معادل ۲ درصد بود». وی تخمین می‌زند که ۷۰ درصد این جمعیت در آن زمان ساکن روستا بودند و اضافه می‌کند که «یک‌دوم از ۳۰ درصد باقی‌مانده در تهران سکونت داشتند»؛ یعنی جمعیتی نزدیک به ۲ میلیون و هشتصد هزار نفر.

*

۱۱ دسامبر ۱۹۱۸ ـ تولد نویسنده روس، آلکساندر سولژنیتسین

آلکساندر سولژنیتسین در چنین روزی در خانواده‌ای قزاق متولد شد (سال ۱۹۱۸). او یکی از دانش‌آموختگان دانشگاه روستوف بود که با شروع جنگ دوم جهانی به ارتش پیوست؛ در آن‌جا تا درجه سروانی پیش رفت و حتی دو مدال نظامی هم گرفت. «ولی در یکی از نامه‌هایی که از جبهه فرستاد به خودش اجازه داد تا از اشتباه‌های نظامی این مرد سبیلو ـ استالین ـ انتقاد کند» و به همین سبب به هشت سال زندان محکوم شد؛ و «سپس دوران محکومیتش سه سال دیگر هم افزایش یافت». در همان دوره نخستین کتاب خود را نوشت: یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ؛ «داستانی درباره یکی از اردوگاه‌های زندانیان سیبری». به قول ویل دورانت در تفسیرهای زندگی این کتاب «میلیون‌ها خواننده را تکان داد زیرا مشکل می‌شد خانواده‌ای روسی را پیدا کرد که یکی از اعضای آن در اردوگاه کار اجباری نبوده باشد. داستان این افراد مخفیانه و با ترس و وحشت از زبان کسانی که زنده مانده بودند شنیده می‌شد». هرچند این کتاب با مجوز کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی منتشر شد، مخالفت نویسنده با حکومت کشورش به خوبی آشکار بود؛ واقعیتی که در آثار بعدی وی مثل «طبقه اول» و «بخش سرطان» و «مجمع‌الجزایر گولاک» نیز دیده می‌شد. سولژنیتسین از ابراز نفرت نسب به مسائلی مثل سانسور دولتی ادبیات، مطبوعات ریاکار و دروغ‌پرداز، به زور اعتراف گرفتن و کشتن به جرم سیاسی ابایی نداشت و برای خوشایند صاحبان قدرت از باورهای خود دست نمی‌کشید و به سکوت یا ریاکاری پناه نمی‌برد. انتشار برخی از نوشته‌های او در کشورش ممنوع شد، اما نسخه‌های دستنویس این آثار به خارج از قلمرو قدرت شوروی رسید و به زبان‌های دیگر ترجمه و منتشر شد. به همین بهانه وی را از اتحادیه نویسندگان شوروی اخراج کردند و بعدها (سال ۱۹۷۴)، چهار سال پس از اینکه وی موفق به دریافت جایزه نوبل ادبی شد (۱۹۷۰) وادارش ساختند که خاک این کشور را ترک کند. او یک بار در میانسالی به شدت بیمار شد و تا آستانه مرگ پیش رفت؛ در دوره‌های مختلف زندگی، تنگناها و رنج‌های بسیاری را هم متحمل شد، اما زنده ماند و پایان دوران سیطره حکومت شوروی را به چشم دید (وفات: سال ۲۰۰۸). درک آنچه سولژنیتسین به آن باور داشت و برای تحققش می‌کوشید چندان دشوار نیست؛ وی در یکی از نامه‌های سرگشاده‌اش به رئیس اتحادیه نویسندگان شوروی می‌نویسد: «وقت آن است به یاد بیاوریم که بیش از هر چیز به انسان‌ها تعلق داریم. انسان با اندیشه و زبان خود را از دنیای حیوانات جدا کرده است. انسان‌ها باید آزاد باشند و اگر تحت ستم و فشار قرار گیرند، دوباره به حیوان تبدیل خواهند شد. آزادی سخن ـ آزادی صادقانه و کامل سخن ـ نخستین شرط سلامت هر جامعه است… آن کس که از سرزمین مادری خویش آزادی سخن را دریغ می‌دارد نمی‌خواهد که وطنش را از چنگال بیماری‌ها برهاند، بلکه بر آن است که بیماری‌ها را بیش از پیش در تن جامعه تزریق کند و آن را از درون بپوساند».

*

۱۱ دسامبر ۱۹۴۱ ـ اعلام رسمی جنگ آلمان به امریکا در دومین جنگ جهانی

طبق اطلاعات موجود در سایت معتبر هیستوری دات‌کام، سال ۱۹۴۱ و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، در این روز بود که آلمان رسماً با امریکا وارد جنگ شد. برخی‌ها هنوز می‌گویند که این تصمیم، و تحریک امریکا به کنار گذاشتن بی‌طرفی و مداخله نظامی در جنگ یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات هیتلر و مشاورانش بوده است. اما به راستی چنین نیست؛ به قول پالمر  در تاریخ جهان نو «از ۱۹۳۹ و حتی قبل از آن تاریخ، دولت امریکا همه چیز بود الا بی‌طرف». طرفداران مداخله در امریکا که اتفاقاً دست بالاتر را در صحنه سیاسی و اجتماعی این کشور داشتند اصرار می‌کردند که هر چه زودتر «باید به متفقین کمک رسانید، زیرا معتقد بودند که هیتلر واقعاً آدمی است خطرناک، فاشیزم را باید نابود کرد، یا آنکه اگر نازیسم بر اروپا مستولی شود به زودی نوبت جمهوری‌های امریکا خواهد رسید». خود روزولت در مقام ریاست‌جمهوری «از اصحاب مداخله بود و یقین داشت که امنیت امریکا در معرض مخاطره است. وی اعلام داشت که ایالات متحده می‌تواند با توسل به هر اقدامی الا جنگ علناً به متفقین کمک رساند و خود را از معرکه زد و خورد خارج نگه دارد. غرض روزولت از اعلام این سیاست جلب حمایت افکار عمومی بود». جالب اینکه «در ۱۹۴۰ حریف وی از حزب جمهوری‌خواه، وندل ویگلی نیز رویه‌ای کاملاً مشابه اتخاذ نمود». در چنین فضایی بود که قانون الزام به بی‌طرفی این کشور اصلاح شد و «ماده مربوط به منع صدور اسلحه لغو گردید». از آن پس، به آرامی اما با شدتی فزاینده، سیل کمک‌های امریکا به اروپا به‌ویژه به سوی انگلیسی‌ها سرازیر شد. در حقیقت اعلام جنگ آلمان به امریکا واکنشی به همین روند بود. اما قبل از آن «در اکتبر ۱۹۴۱ زیردریایی‌های آلمانی یک ناوشکن امریکایی را غرق کردند». پالمر می‌افزاید: «محتمل است که اگر امریکا از ناحیه دیگری ناگزیر به جنگ نمی‌گردید، مع‌ذالک آلمان‌ها برای مخالفت با رسیدن کمک به دشمنان خود، آن کشور را تحریک به جنگ می‌نمودند».

*

ایجاد یونیسف

یازدهم دسامبر سال ۱۹۴۶ بود که صندوقی بین‌المللی برای پشتیبانی مالی از برنامه‌های تأمین غذای کودکان جنگ‌زده ایجاد شد. پیشنهاد ایجاد این صندوق به پیش از این تاریخ برمی‌گشت، اما در این روز بود که طرح نهایی و مدون آن در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. هدف اولیه آن نیز مقابله با سوءتغذیه احتمالی و فراهم ساختن خدمات بهداشتی و درمانی برای کودکان، به‌ویژه در کشورهایی بود که اقتصاد و زیرساخت‌های آن‌ها در جنگ دوم جهانی آسیب دیده بودند. این طرح در آن زمان برنامه‌ای موقت بود، اما بنا به ضرورت و با تصویب سازمان ملل، فعالیت‌های این صندوق دائمی شد (سال ۱۹۵۳). زیرا معلوم شد که کودکان و نیز مادران آن‌ها در گوشه و کنار جهان، به‌خصوص در کشورهای فقیر یا حتی در حال توسعه با مشکلات و محرومیت‌های زیادی مواجه‌اند و حمایت از آن‌ها جز با برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و پایدار ممکن نمی‌شود. اکنون یونیسف به جز موضوع تغذیه و بهداشت و درمان، در مسائلی مثل آموزش و توانمندسازی نیز فعال است.

تقویم تاریخ ـ ۲۰ آذر ـ ۱۱ دسامبر (مناسبتهای ۲۰ آذر ـ ۱۱ دسامبر)