احمد زیدآبادی ـ «چپ و ۱۶ آذر»
احمد زیدآبادی ـ «چپ و ۱۶ آذر»
احمد زیدآبادی در یادداشتی با عنوان «چپ و ۱۶ آذر» که در روزنامه سازندگی (شماره ۵۴۱) منتشر شد بعد از اشارهای به ریشههای تاریخی این روز، بر مسائل دیگر مرتبط با آن درنگ میکند. وی مینویسد:
«سه آذر اهورایی که پیش پای نیکسون قربانی شدند.» این عبارت که سمبل ۱۶ آذر و روز دانشجو شده است، از برساختههای زندهیاد دکتر علی شریعتی است که مانند پارهای دیگر از برساختههای آن معلم پرشور و دردمند، جای پای محکمی در واقعیت ندارد. از سه آذر اهورایی، مصطفی بزرگنیا عضو رهبری سازمان جوانان حزب تودۀ ایران بوده، مهدی شریعت رضوی به گرایش و موقعیتی مشابه اشتهار داشته و احمد قندچی به عنوان عضو جبهۀ ملی ایران و هوادار دکتر محمد مصدق، شناخته شده است. بنا به بررسیهای تاریخی، اعتراضات دانشجویی در اواسط آذر سال ۱۳۳۲ نیز معطوف به محاکمۀ رهبران جبهۀ ملی و ازسرگیری روابط بریتانیا با ایران بوده و ربطی به سفر نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا به تهران نداشته است. نیکسون روز ۱۸ آذر وارد تهران شده است و گویا دانشجویان از برنامۀ سفر او به ایران حتی اطلاع نداشتهاند. منظور از این ریزهپردازیها، کاهش شأن دانشجویان قربانی و اقدام آنها نیست، بلکه مقصود اشاره به موضوع روز است که در ادامه خواهد آمد.
به هر حال، دو تن از دانشجویان قربانی در روز ۱۶ آذر به عضویت در سازمان جوانان حزب تودۀ ایران شهره بودهاند و طبعاً فداکاری و مرگ آنها باید به حساب مبارزات حزب متبوعشان نوشته میشد. اما حزب توده چه در زمان سلطنت پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی، از سوی تقریباً تمام نیروهای سیاسی، از جمله گروههای چپ مارکسیستی، چنان بدنام و وابسته و خائن معرفی شده است که با وجود قلع و قمع نیروهای آن در هر دو نظام، همدلی چندانی با آن نشان داده نمیشود، چه برسد به اینکه کسی بخواهد میراث ۱۶ آذر را به آنها نسبت دهد. این بدان معناست که در امر مبارزۀ سیاسی و اجتماعی معمولاً دیگران میکارند و دیگرانی دیگر درو میکنند.
متن کامل نوشته احمد زیدآبادی را در سایت روزنامه سازندگی بخوانید: