هویدا به نخستوزیری رسید و سالهای طولانی در این مقام ماند
هویدا به نخستوزیری رسید و سالهای طولانی در این مقام ماند
بعد از اینکه حسنعلی منصور، اول بهمن ۱۳۴۳ جلوی ساختمان مجلس شورای ملی ترور و مرگ وی قطعی شد، شاه روی هویدا انگشت گذاشت و وی را برای ریاست بر دولت مناسب دید. به نوشته باقر عاقلی در کتاب نخستوزیران ایران: «شاه در آن هنگام حتی به غلام جاننثاری چون منوچهر اقبال یا غلام خانهزادی مانند علم احتیاج نداشت. او فقط یک منشی میخواست که مجری بیچون و چرای او باشد.» اما بعدها درباره هویدا افسانههای موهوم و مسخرهای ساختند و در این افسانهها وی را دولتمردی لایق توصیف کردند که در زمان نخستوزیری خود خدمات فراوانی به کشور داشت. اما به راستی چنین نبود. از آنجا که شناخت هویدا (یا هر شخصیت تاریخی دیگری) جز لحاظ کردن وی در بستر و بافت تاریخی خودش ممکن نیست، باید این نکته را در نظر داشت که وی شخصیت محوری ایران در نیمههای دهه ۱۳۴۰ و بعد از آن نبود و همیشه زیر سایه محمدرضاشاه قرار داشت. بسیاری از معایب و دستاوردهای دولت او، در واقع معایب و دستاوردهای نظام حاکم بر ایران بود و چندان ارتباطی با تواناییها و ضعفهای مدیریتی خود او نداشت. البته محمدرضاشاه، آن اواخر برخی نزدیکان خود و نیز شماری از مردان دولت و دربار ـ از جمله همین هویدا ـ را در ناکامیها مقصر و حتی مجرم میدید و خودش و سیاستهایش را بیعیب و عالی میپنداشت. از اینرو زمانی که رژیم محکوم به سقوط پهلوی نیاز به قربانی پیدا کرد، هویدا یکی از بهترین گزینهها به نظر میرسید. به زندان افتاد و تا سرنگونی قطعی نظام سلطنتی در حبس ماند. هویدا ۱۲ سال و ۶ ماه، تا تابستان ۱۳۵۶ مقام نخستوزیری را برای خود نگه داشت و به این ترتیب طولانیترین دوره ریاست بر دولت در کل تاریخ مشروطیت ایران را به نام خود کرد. دادگاه انقلاب برای او حکم اعدام صادر کرد.
همچنین برای مطالعه بیشتر درباره هویدا میتوانید این یادداشت روزنامه اعتماد را بخوانید: