سندی از میان اسناد مشروطیت و تفسیر لطفالله آجدانی از آن
سندی از میان اسناد مشروطیت و تفسیر لطفالله آجدانی از آن
در میان اسناد تاریخی به جای مانده از روزهای منتهی به انقلاب مشروطه، تلگرافی به تاریخ دهم جمادیالثانی سال ۱۳۲۴وجود دارد که تأمل بر آن خالی از لطف و فایده نیست و تفسیر درست و دقیق آن، گوشهای از واقعیتهای آن دوره را به ما نشان میدهد. میدانیم که در بحبوحه کشمکشها و درگیریهای تهران، علما به نشانه اعتراض به خودسری و استبداد رئیسالوزرا پایتخت را ترک کردند و راهی قم شدند. گروهی از مردم هوادار جنبش هم برای در امان ماندن از شر مأموران دولت و پرهیز از خشونت در حیاط سفارت انگلیس متحصن شدند و چشمانتظار حوادث بعدی همانجا بست نشستند. اینجا بود که مظفرالدینشاه همیشه بیمار مجبور به مداخله در ماجرا شد و به امید گذر از بحران، رئیس دولت را تغییر داد. او سپس یکی از چهرههای موجه ایل قاجار را برای وساطت و دلجویی از علما به قم فرستاد. از آنجا که احتمال میرفت علما به همین عقبنشینی دربار راضی شوند و با شنیدن وعدههای شاه به پایتخت برگردند، عدهای از رهبران تحصن در سفارت انگلیس به قم پیغام فرستادند که «تا دستخط عدالتخانه و مشروطیت صادر نگردد، آقایان از قم حرکت نکنند». زیرا تضمینی برای پایبندی شاه به قولهای شفاهیاش وجود نداشت و احتمال اجرایی نشدن وعدههای دربار دور از ذهن نبود. آنها چند روز بعد پیام دیگری را از طریق تلگراف به قم فرستادند و در آن تأکید کردند که «بدون اجرا مقاصد و اشاره ما مراجعت نکنید». لطفالله آجدانی در کتاب روشنفکران ایران در عصر مشروطیت به این پیامها اشاره و «لحن آمرانه» و تحکمآمیز آنها را نشانهای از «قدرت موضع روشنفکران مشروطهطلب در برابر علما» تفسیر میکند. از دید آجدانی این روشنفکران و محافل روشنفکری بودند که جنبش مشروطیت را پیش میبردند و انقلاب را در مواجه با نظام استبدادی، در مسیر مطلوب خودشان هدایت میکردند.