سیف بن عمر و دیگران ـ سرچشمه‌های اصلی اخبار جنگ‌های ایرانیان و اعراب

سیف بن عمر و دیگران ـ سرچشمه‌های اصلی اخبار جنگ‌های ایرانیان و اعراب

تاریخ بلاگ


در شاهنامه آمده است که در قادسیه، نبردی تن به تن میان رستم فرخزاد و سعد بن ابی‌وقاص درگرفت و در آن فرمانده ایرانی به دست فرمانده عرب کشته شد. درحالی که چنین نبود و رستم به ضرب نیزه سربازی عادی از پا افتاد. این روایت «در واقع به آن قصد ساخته شده است که تا کشنده سردار سپاه ایران سردار سپاه عرب باشد، نه یک عرب گمنام و بی‌نشان».


روایت‌هایی که از جنگ‌های ایرانیان و اعراب در پایان عصر ساسانی به جای مانده است عموماً به سه منبع برمی‌گردند. منبع نخست روایاتی است که در خدای‌نامه‌ها ثبت و ضبط شد و به جز شاهنامه، در متون دیگری مثل اخبارالطوال دینوری، غرر ثعالبی، و تجارب‌الامم ابوعلی مسکویه به جای ماند. البته نشانه‌هایی از این دسته روایات را می‌شود در نوشته‌های حمزه اصفهانی، مسعودی، طبری، بلاذری، و حتی مقدسی هم دید. عبدالحسین زرین‌کوب در تاریخ ایران بعد از اسلام درباره این منابع می‌نویسد: «روح شعوبی و رنگ بیگانه‌دشمنی در آن جلوه‌یی بارز دارد و پیداست که گردآورندگان آن روایات می‌خواسته‌اند هم فاتحان را زیاده پست و حقیر جلوه دهند و هم گناه شکست ایرانیان را بر گردن قضا و تقدیر بیندازند». مثلاً در شاهنامه آمده است که در قادسیه، نبردی تن به تن میان رستم فرخزاد و سعد بن ابی‌وقاص درگرفت و در آن فرمانده ایرانی به دست فرمانده عرب کشته شد. درحالی که چنین نبود و رستم به ضرب نیزه سربازی عادی از پا افتاد. این روایت «در واقع به آن قصد ساخته شده است که تا کشنده سردار سپاه ایران سردار سپاه عرب باشد، نه یک عرب گمنام و بی‌نشان». دو منبع دیگر، روایت‌های عراقی و حجازی‌اند. اولی بر محور اخبار سیف بن عمر شکل گرفته و در کتاب طبری باقی مانده است. صاحب‌نظران می‌گویند اخبار سیف بن عمر، آلوده به اغراق و گزافه و خودستایی‌های عجیب و باورنکردنی است، و عدد و رقم‌ها لشکریان و تلفات دو طرف در جنگ‌ها و تاریخ وقوع حوادث نیز چندان دقیق و موثق نیست. طبری می‌نویسد که در این بی‌دقتی و گزافه‌گویی قصوری متوجه سیف بن عمر نیست «بلکه از جانب کسانی که در افواه خویش آن روایات را سینه به سینه نقل کرده‌اند روی داده است و سیف بن عمر با زودباوری یک راوی ساده‌دل آن همه را پذیرفته است». اما با همه عیب و ایرادهایی که در روایت سیف بن عمر هست، اصل و اساس اخبار او نادرست نیست و به اطلاعاتی که عرضه می‌کند ـ به شرط برخورد نقادانه با آنان ـ می‌توان استناد کرد. درباره روایت‌های حجاز که به واسطه واقدی و ابن اسحاق و بلاذری به آنان دسترسی داریم نیز باید گفت که به هر حال به سبب فاصله جغرافیایی با نبردها از حیث اعتبار و شرح و تفصیل وقایع به پای روایت‌های عراقی نمی‌رسند؛ هرچند از این حُسن برخوردارند که اغراق و گزافه‌گویی در آن‌ها وجود ندارد.