شاه یاغی و روایتی سینمایی از زندگی رابرت بروس، شاه اسکاتلند

شاه یاغی و روایتی از زندگی رابرت بروس

تاریخ بلاگ


رابرت بروس یکی از مشهورترین جنگجویان زمان خودش بود. در سال ۱۳۰۶ به جنگ با انگلیسی‌ها برخاست و سیطره درباره انگلیس بر زندگی مردم اسکاتلند را به چالش کشید. او تا تابستان ۱۳۲۹ عمر کرد.


وفاداری یک اثر هنری به تاریخ، و الزامات و محدودیت‌های خالق اثر به آنچه واقعاً در گذشته روی داده است بحث تازه‌ای نیست. بسیاری از فیلم‌ها را تاریخی می‌نامند، فقط به این دلیل که زمان وقوع حوادث داستان آن به گذشته برمی‌گردد (حتی گاهی این گذشته، دوره‌ای نامعلوم است). برخی دیگر اما، به حوادث تاریخی خاص یا نقش برخی افراد در تحولات گذشته می‌پردازند. فیلم شاه یاغی یکی از آثاری است که در دسته دوم جای می‌گیرد. اگر نخواهیم خیلی به عقب برویم، مسأله اسکاتلند و مداخله انگلیس در این سرزمین به اواخر قرن سیزدهم میلادی برمی‌گردد. زمانی که آلکساندر سوم، شاه اسکاتلند از دنیا رفت و تاج و تخت را برای نوه‌اش، که دختری سه ساله بود باقی گذاشت. دخترک هم چهار سال بعد فوت کرد و بعد از آن میان بزرگ دو خاندان بانفوذ و ثروتمند اسکاتلندی (که پدربزرگ رابرت بروس یکی از آن دو بود) رقابت شکل گرفت. درنهایت تصمیم‌گیری درباره حق حکومت بر اسکاتلند را به شاه انگلیس واگذار کردند و او هم آن خاندان دیگر را انتخاب کرد. همین دخالت دربار انگلیس در انتخاب شاه اسکاتلند نخستین گام در تباهی استقلال این کشور بود. بعدها انگلیسی‌ها دست خودشان را درازتر کردند و بر مردم اسکاتلند خراج و مالیات بستند و حتی از آنان باج‌های غیرمرسوم گرفتند. ظلم آنقدر ادامه پیدا کرد که به شورش مردم به رهبری ویلیام والاس کشید، که البته فرجامی تلخ و اندوه‌بار، هم برای خودش و هم برای کسانی که او را در آن شورش همراهی کرده بودند به دنبال داشت. داستان فیلم شاه یاغی به دوره بعد از شورش ویلیام والاس، و تسلیم اسکاتلند به انگلیس برمی‌گردد. زمانی که خاندان‌های متنفذ اسکاتلندی، هر کدام ـ با اجازه و به فرمان شاه انگلیس ـ سهم خودشان را از این سرزمین برمی‌دارند. چنین به نظر می‌رسد که جنبش استقلا‌ل‌خواهی مردم اسکاتلند که ویلیام والاس نماد و نماینده و رهبر آن بود، به کلی درهم‌ شکسته است و دیگر کسی سیطره انگلیسی‌ها را به چالش نخواهد کشید. اما چندی بعد رابرت بروس، که خودش در سرکوب شورش ویلیام والاس به انگلیسی‌ها کمک کرده بود با سلطه انگلیسی‌ها مخالفت می‌کند و دور تازه‌ای از جنگ و تعقیب و گریز شروع می‌شود. تا جایی که به تاریخ مربوط می‌شود، فیلم بسیاری از نقاط تاریک گذشته و حوادث مبهم زندگی رابرت بروس را یا ناگفته می‌گذارد یا به سرعت و در حد اشاره از آن‌ها می‌‌گذرد. کوشش سازندگان شاه یاغی این بوده که از رابرت بروس، چهره‌ای درستکار و میهن‌پرست تصویر شود و از او در ذهن تماشاگران یک قهرمان شکل بگیرد. حتی آن روزهایی که شکست می‌خورد و می‌گریزد و عملاً به شاهی بدون سپاه و سرزمین تبدیل می‌شود نیز وجه قهرمانی او مخدوش نمی‌شود. بدون تردید، از زیرورو کردن اسناد و شواهد تاریخی و مطالعه تا حد امکان دقیق تاریخ اسکاتلند در روزگار رابرت بروس به تصویری متفاوت با آنچه فیلم به ما عرضه می‌کند می‌رسیم؛ هرچند شاید در اصل و اساس ماجراها، و جنبشی که رابرت بروس رهبری کرد تفاوت چندانی میان تاریخ و فیلم وجود نداشته باشد. البته چهره واقعی شخصیت‌های تاریخی، نه از اشاره به کلیات و مرور حوادث اصلی، که تأمل موشکافانه بر جزییات و مسائل ریز زندگی آنان و کنش و واکنش‌هایی که در حوادث و تنگناها و گشایش‌ها داشته‌اند به دست می‌آید.