گورکی ، رولان و شوروی ـ اشاره‌ای به جایگاه ماکسیم گورکی در شوروی

گورکی ، رولان و شوروی ـ اشاره‌ای به جایگاه ماکسیم گورکی در شوروی

تاریخ بلاگ

سال ۱۹۳۸ هرمان هسه، نویسنده آلمانی نامه‌ای به رومن رولان نوشت و چون از ارتباط و همدلی وی با شوروی مطلع بود درخواست کرد که رولان برای نجات برخی قربانیان احتمالی ترورهای استالین وساطت کند. چیزی که هسه نمی‌دانست این بود که رولان مدتی بود برای همین کار می‌کوشید. در پاسخ به هسه نوشت: «دوست عزیزم، شرایط من در این زمان چنین است: هشت ماه قبل یکی از دوستانم که پزشکی مقیم لنین‌گراد است و دو دهه است که می‌شناسمش، بی‌آنکه بدانم چرا بازداشت شد. کسی خبری از او ندارد. من هرکاری می‌توانستم برایش کرده‌ام. به همه رؤسا و حتی به خود استالین دوبار نامه نوشتم و هرکه را می‌شناختم و گمان می‌کردم ممکن است بتواند کاری بکند به یاری خواندم. اما در این هشت ماه پاسخی نگرفته‌ام. این را اضافه کنم که در دو سال گذشته نامه‌های دیگری هم برای کمک به برخی بازداشتی‌ها یا سربه نیست شده‌ها نوشته‌ام که این‌ها هم همه بی‌جواب مانده است. تصور می‌کنید به خاطر کسانی که با آن‌ها آشنایی شخصی ندارم به من پاسخ می‌دهند؟» رولان آشکار خشمگین و آزرده بود. اما بحث ما اینجا این نیست. در ادامه پاسخی که به هسه داد به گورکی اشاره کرد و افزود: «تا وقتی که گورکی زنده بود، از طریق و به واسطه او خیلی کارها از دستم برمی‌آمد، اما حالا که او نیست، کاری نمی‌توانم انجام بدهم».

پی‌نوشت و یک توضیح: منبع این یادداشت کوتاه، کتاب ادبیات و انقلاب (از آسیا تا آمریکا)، نوشته یورگن روله، ترجمه علی‌اصغر حداد، انتشارات نیلوفر بود. ناشر جلد دیگر این کتاب که به نویسندگان روس اختصاص دارد نشر نی است؛ در این کتاب به تفصیل درباره ماکسیم گورکی و رمان ناتمامی که وی سال‌های آخر عمر درگیر نوشتن آن بود، یعنی زندگی کلیم سامگین بحث شده است.