۴ آذر ۱۳۲۹ ـ پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت ایران در مجلس شورای ملی

۴ آذر ۱۳۲۹ ـ پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت ایران در مجلس شورای ملی

۴ آذر ماه ۱۳۲۹ اعضای کمسیون نفت در مجلس شورای ملی، موضوع تسلط دولت ایران بر منابع نفتی خود را ـ که تقریباً از همان زمان به قانون ملی کردن صنعت نفت ایران مشهور شد ـ پیش کشیدند. «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی … پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد».

در آن مقطع مذاکرات پنهان رزم‌آرا (نخست‌وزیر) با انگلیسی‌ها افشا شده بود و بخش بزرگی از جامعه سیاسی ایران ضد دولت مستقر می‌کوشیدند. رزم‌آرا تلاش می‌کرد تا بی‌سروصدا و با چراغ خاموش، طرف غربی را به پذیرش معاهده‌ای معقول و منصفانه متقاعد کند ـ گویا به تقسیم ۵۰ ـ ۵۰ سود سالانه شرکت نفت میان طرف ایرانی و طرف انگلیسی فکر می‌کرد. اما انگلیسی‌ها تمایلی به این کار نداشتند و گفت‌وگوهایی را که به هدف کاهش سودشان آغاز شده بود چندان جدی نمی‌گرفتند. خود رزم‌آرا هم در داخل کشور با سیل مخالفت‌ها و انتقادات مواجه و از سوی برخی‌ها به تزویر و دیکتاتوری متهم بود. شاید حتی اگر در پایان آن سال به قتل هم نمی‌رسید، دولت وی مدت زیادی دوام پیدا نمی‌کرد.

اما پیشنهاد ملی کردن نفت ایران که ۴ آذر ۱۳۲۹ در صحن مجلس مطرح شد، موضوعی فراتر از ضدیت گروهی از مردان سیاست ایران با روش‌های مزورانه و دیکتاتورمآبانه یک نخست‌وزیر بود. دستکم مصدق و مردانی که او را در آن مقطع همراهی می‌کردند صحنه را صحنه رویارویی با یک دولت زورگوی استعماری می‌دیدند؛ که ایران برای رسیدن به استقلال سیاسی و اعاده حیثیت از خود، نیازمند برداشتن این گام بزرگ، یعنی تسلط بر صنعت نفت خود است. رزم‌آرا، نه فقط در ۴ آذر و روزها و هفته‌های پس از آن، که تا به آخر با این نگاه مخالف بود، نه به این دلیل که استقلال ایران را مهم نمی‌دانست، بلکه صادقانه معتقد بود متخصصان ایرانی توانایی اداره صنعت نفت کشور را ندارند ـ و ما بدون برخورداری از دانش فنی این کار، قدم در مسیری بن‌بست می‌گذاریم.


در همین رابطه در تاریخ بلاگ بخوانید:
مصدق و سقوط دولت ملی ـ هر انسانی اشتباه می‌کند