تاریخ‌آموختگان در جستجوی شغلی مناسب؛ رشته تاریخ و بازار کار

تاریخ‌آموختگان در جستجوی شغلی مناسب؛ رشته تاریخ و بازار کار

تاریخ بلاگ

 

عموماً از تاریخ‌آموختگان انتظار می‌رود که از مهارت‌هایی مثل توانایی جمع‌آوری اطلاعات تاریخی از منابع مختلف (کتاب‌ها، اسناد آرشیوی، و مصنوعات مختلف)، و نیز توانایی در تحلیل و تفسیر این داده‌ها برخوردار باشند. باید بتوانند معنی یا معنای هر چیزی را که به گذشته پیوند می‌خورد دریابند و میان گذشته و حال، ارتباط منطقی بیابند. مهارت‌های دیگری هم هست که برای تاریخ‌آموختگان لازم و ضروری به نظر می‌رسد. مثلاً توان صحبت کردن از یک موضوع یا رویداد تاریخی، چنان که شنونده یا بیننده تا حدی با موضوع درگیر شود. یا مثلاً مهارت در دسته‌بندی اسناد برای بایگانی کردن، یا آثار تاریخی برای عرضه در نمایشگاه یا موزه. مهارت مهم دیگر، که البته خیلی‌ها از آن برخوردار نیستند و بدون آموزش و تجربه‌اندوزی هم کسب نمی‌شود، مهارت در نوشتن گزارش و مقاله است. متأسفانه بسیاری از تاریخ‌آموختگان کمترین مهارتی در گزارش‌نویسی ندارند و از پس کارهایی مثل ساختن جملات متوالی و ارائه نتایج پژوهش در قالب متن منسجم برنمی‌آیند. این درست است که نویسندگی به آن معنی حرفه‌ای کار هر کسی نیست و از تاریخ‌آموختگان انتظار نمی‌رود که مثل نویسندگان چیره‌دست، خوب و روان بنویسند، اما حداقلی از توانایی در گزارش‌نویسی برای کسی که می‌خواهد شغلی مرتبط با رشته تاریخ داشته باشد ضروری است. اما نه فقط در ایران، که تقریباً در همه کشورهای دیگر جهان هم، بیشتر مشاغل مرتبط با رشته تاریخ، شغل‌های دولتی‌اند. طبق آمارها، حدود نیمی از کسانی که دانش‌آموخته دانشگاهی رشته تاریخ‌اند و در شغلی مرتبط با این رشته فعالیت و از آن کسب درآمد می‌کنند، کارمند دولت‌ها محسوب می‌شوند. البته با این فرض که تشکیلاتی مثل ارتش یا شهرداری‌ها را هم دولتی به شمار بیاوریم (در واقع همه مشاغلی که در زمره شغل‌های بخش خصوصی نباشند). به نسبت اینکه اقتصاد بخش خصوصی در کشورها چقدر قوی و بزرگ است، این «حدود نیمی از تاریخ‌آموختگان» میان ۴۰ تا ۶۰ درصد تفاوت دارد. بسیاری از دانش‌آموختگان رشته تاریخ، در رسانه‌ها کار می‌کنند، که برخی رسانه‌ها دولتی و برخی خصوصی‌اند؛ همین‌طور درباره موزه‌ها نیز چنین است. موسسه‌های پژوهشی، نه همه آن‌ها، که بیشترشان یا آشکارا دولتی‌اند یا از بودجه‌های دولتی برخوردار می‌شوند؛ و از این‌رو تاریخ‌آموخته‌ای که در این موسسات شغلی پیدا می‌کند، در واقع از دولت حقوق می‌گیرد. بررسی یک نمونه، می‌تواند ذهن ما را نسبت به نقش دولت در بازار کار رشته تاریخ روشن کند. طبق گزارش نشریه فرانسوی لوموند دیپلماتیک (در اکتبر سال ۲۰۰۴)، حزب کمونیست چین بعد از افول اندیشه‌های سوسیالیستی و ورود به تجارت آزاد جهانی و تغییر در بسیاری از سیاست‌های خود به فکر تقویت حس ملی‌گرایی و افزایش روحیه و قدرت ملی در این کشور افتاد و برای رسیدن به این هدف از تاریخ و دانش‌آموختگان این رشته نیز کمک گرفت. یا می‌توان از کشور دیگری در شرق آسیا نام برد؛ دولت کره جنوبی نیز در مقابل پدیده جهانی شدن و خطر نابودی فرهنگ بومی و سنت‌های ملی این کشور، سرمایه‌گذاری هنگفتی روی ساخت فیلم‌های تاریخی انجام داد. دکتر یان مین بک مدرس دانشگاه پنسیلوانیا در مقاله‌ای به تشریح برخی از جنبه‌های این سیاست دولت کره جنوبی می‌پردازد و با استناد به یکی از گزارش‌های روزنامه (Korea Herald) می‌نویسد که دولت کره در سال ۲۰۰۰ بیش از یک درصد از کل بودجه خود را به کارهای فرهنگی (از جمله ساخت فیلم‌های تاریخی) اختصاص داد. در برخی کشورهای پیشرفته که شرکت‌های حقوقی بزرگ در آن‌ها فعالند، شمار زیادی از فارغ‌التحصیلان تاریخ را می‌بینیم که در این شرکت‌ها کار می‌کنند. در این شرکت‌ها، به مهارت‌ آنان در کارهای آرشیوی و پژوهشی، و نیز تدوین گزارش‌هایی گویا و کامل از پرونده‌های مختلف نیاز می‌شود. تدریس در مدارس و دانشگاه‌ها نیز همیشه یکی از گزینه‌های پیش روی تاریخ‌آموختگان بوده است. درباره آن بسیار گفته و نوشته‌اند و تکرار آن حرف‌ها لطف و فایده‌ای ندارد. اما اگر بخواهیم یک آمار جالب را مرور کنیم، می‌توانیم به سراغ گزارش وزارت کار امریکا در سال ۲۰۱۸ برویم. طبق این گزارش، بیشتر از ۲۵ هزار نفر در سراسر ایالات متحده امریکا از طریق تدریس تاریخ در مدارس (فقط مدارس، نه دانشگاه‌ها) امرار معاش می‌کردند که متوسط دستمزد سالانه آن‌ها به حدود ۷۵ هزار دلار می‌رسید. برای اینکه این عددها معنی و مفهوم پیدا کند، باید این را در نظر داشت که جمعیت امریکا در سال ۲۰۱۸، از ۳۲۷ میلیون نفر می‌گذشت و متوسط دستمزد هم ۶۲ هزار دلار در سال بود. البته گویا همه این معلمان، دانش‌آموخته رشته تاریخ نبودند و برخی از آنان مدرک تحصیلی دیگری داشتند. تجربه به ما نشان داده که زیرورو کردن آمارهای دولتی کشورهای دیگر، مفید و لازم است، اما گویای همه چیز نیست. محققان بازار کار می‌گویند بیشتر از مدرک دانشگاهی، مهارت‌های فرد است که اهمیت دارد. می‌گویند یک شرکت حقوقی خیلی اهمیتی نمی‌دهد که اعضای تیم پژوهشی‌اش در چه رشته‌هایی و چه دانشگاه‌هایی تحصیل کرده‌اند، چیزی که برای مدیران و تصمیم‌گیران این موسسه اهمیت دارد انجام درست کار است. حتی برخی موسسات، خودشان دوره‌هایی برای مهارت‌افزایی کارمندان‌شان برگزار می‌کنند، زیرا اعتقاد دارند تحصیلات دانشگاهی هرچقدر هم ارزشمند و ضروری باشد، برای ایفای نقش در بسیاری از مشاغل کافی نیست.

آنچه اینجا گفتیم، فقط مقدمه‌ای گذرا و در حقیقت نوعی پراکنده‌گویی درباره بازار کار رشته تاریخ بود. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، می‌توانید به سایت اینترنتی بُردار مراجعه کنید. در این سایت، گزارش‌های مفصل و متنوعی درباره رشته دانشگاهی تاریخ و فرصت‌های شغلی مرتبط با آن وجود دارد.