رابین هود ، هراس سرخ و درسی از تاریخ ـ ماجرایی تأمل‌برانگیز از تاریخ امریکا

رابین هود ، هراس سرخ و درسی از تاریخ ـ مرور ماجرایی تأمل‌برانگیز از تاریخ ایالات متحده امریکا

تاریخ بلاگ

تاریخ هر کشوری را که مرور کنیم، به نمونه‌های زیادی از کج‌روی و افراط و تفریط برمی‌خوریم که در زمان خودشان در نگاه بسیاری از مردم همان روزگار کارهای معقول و منطقی به نظر می‌رسیدند. یک نمونه جالب آن به تاریخ معاصر ایالات متحده امریکا، و نیمه‌های نوامبر سال ۱۹۵۳ برمی‌گردد. زمانی که کمیته نظارت بر کتابهای درسی ایالت ایندیانا اعلام کرد داستان رابین هود، داستانی کمونیستی است و باید از برنامه درسی دانش‌آموزان این ایالت ـ و احتمالاً در کل کشور امریکا ـ حذف شود. یکی از اعضای این کمیته می‌گفت طبق بررسی‌های ما داستان رابین هود داستانی منحرف است و مضامین کمونیستی آن باعث گمراهی دانش‌آموزان می‌شود؛ وی از ثروتمندان می‌دزد و آنچه را که دزدیده است میان فقرا تقسیم می‌کند؛ که این یک خط کمونیستی و سیاست مطلوب کمونیست‌ها است؛ رابین هود به ظاهر نیت‌ها خیر و پاکی دارد و برای محرومان جامعه دلسوزی می‌کند، اما در واقع یک دزدِ قانون‌شکن است که به هنجارهای جامعه خود احترام نمی‌گذارد و نظم و امنیت را مختل می‌کند. برخی اعضای این کمیته با سروصدای زیاد کارزار پرشوری را هم برای ـ به قول خودشان ـ «پالایش متون آموزشی از انحرافات کمونیستی» آغاز کردند. آنان تا مدتی فقط بر کتابهایی که دانش‌آموزان در دوره تحصیل می‌خواندند متمرکز بودند، اما بعد دامنه تبلیغات و مبارزه خود را گسترش دادند، تعدادی از کتاب‌های عمومی و بزرگسال را به فهرست سیاه خود افزودند و حتی رمان‌های مشهوری مثل خوشه‌های خشم اثر جان اشتاین‌بک (تاریخ انتشار: بهار ۱۹۳۹) را هم مُضر و خطرناک تشخیص دادند. آن‌ها بخشی از افکار عمومی را با خود همراه ساختند و با این اهرم فشار، شماری از مدیران کتابخانه‌های عمومی را متقاعد ـ یا مجبور ـ کردند که «کتاب‌های مُضر» را از قفسه‌ها بردارند؛ و به مراجعه‌کنندگانی که چنین آثاری را جستجو و مطالبه می‌کنند کتاب‌هایی را بدهند که مدافع ارزش‌ها و سنت‌های امریکایی باشد. فرماندار ایالت ایندیانا این کارزار را حرکتی پرهزینه و دردسرساز می‌دید که مسائل اصلی را به حاشیه می‌بَرَد و اولویت‌بندی کارها را به‌هم می‌ریزد. از این‌رو در خفا در مسیر این کارزار سنگ‌اندازی می‌کرد و با اختیارات خود مانع اجرای برخی برنامه‌های آن می‌شد. اما به شکل علنی با سخنان آنان مخالفت نمی‌کرد و خودش را آماج حملات کارزار قرار نمی‌داد. زیرا جریان ضد کمونیستی حاکم بر ایالات متحده در آن سال‌ها آنقدر نیرومند و غالب بود که وی نمی‌خواست با ایستادگی علنی مقابل آن روی آینده شغلی خود قمار کند؛ و احتمالاً به همدلی با چپ‌ها مشهور شود. او می‌دانست که این «بدنامی» به بی‌اعتباری او در محافل بانفوذ و قدرتمند ایندیانا منجر می‌شود و حتی حساسیت منفی جریان‌های موثر بر سیاست ایالات متحده را برمی‌انگیزد. البته چندی بعد شرایط کمی تعدیل شد و انتقادات روشنفکران و رسانه‌ها از این کارزار و شعارها و اهداف آن بالا گرفت. برخی از اعضای کمیته و شماری از چهره‌های اصلی کارزار، در واکنش به انتقادات فزاینده، بخشی از حرف‌های خودشان را انکار کردند و مجبور به عقب‌نشینی از مواضع تند قبلی شدند. حتی یکی از آن‌ها که خودش نخستین بار حذف رابین هود را پیشنهاد کرده بود گفت منظورش این نبوده که دانش‌آموزان داستان رابین هود را نخوانند، بلکه می‌خواسته آن‌ها را ترغیب کند تا با آگاهی و دقت بیشتر با این داستان و داستان‌های دیگر مواجه شوند. شاید امروز که به این ماجرا فکر می‌کنیم، کنش و واکنش‌های رهبران و هواداران این کارزار کمی ابلهانه به نظر برسد، اما در دوره موسوم به هراس سرخ خیلی‌ها مسخرگی و بلاهتی را که در آن بود نمی‌دیدند و آنقدر آلوده تبلیغات غالب زمان خودشان شده بودند که چیز دیگری جز صدای هیاهوها را نمی‌شنیدند. زمانه، زمانه ضدیت با شوروی و سرکوب کمونیسم بود و سایه جنگ سرد بر فکر و عمل سنگینی می‌کرد. افراط و تفریط بر همه چیز سیطره داشت و شرایط خاص آن دوره، به برخی افراد سطحی‌نگر و تنگ‌نظر فرصت خودنمایی داده بود.

the merry adventures of robin hood in goodreads