نادرشاه افشار ـ روزهای پایانی زندگی و سلطنت آخرین فاتح بزرگ آسیا

دو بیت زیر که به محمدعلی طوسی منسوب می‌شود، اشاره‌ای است ظریف به ماجرای شب قتل نادرشاه:
سر شب، سر جنگ و تاراج داشت/ سحرگه نه تن سر، نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری/ نه نادر به جا ماند، نه نادری

بیشتر بخوانید

شاپور دوم در فرمانروایی و جنگ؛ «بدان مذهبم که پدرانم بودند»

به نوشته بلعمی شاپور دوم «شانزده ساله شد و به اسب برنشست و سوار شد و سلاح برگرفت. آن‌گاه مهتران و رعیت و سپاه گِرد کرد و ایشان را آگاه کرد که من بدان مذهبم که پدرانم بودند، از عدل بر شما و آبادانی کردن و دشمنان از مملکت راندن.»

بیشتر بخوانید

دربار فتحعلی‌شاه در روایت کتاب «شرح زندگانی من» عبدالله مستوفی

«اولاد مستقیم ذکور و اناث فتحعلی‌شاه در حدود نود نفر بوده‌اند. مخارج بزرگ شدن این شاهزاده‌ها و شاهزاده خانم‌ها و مخارج عروسی و جهیز آن‌ها البته چیزی نبود که مالیات کم آن دوره ایران که بیشتر از دو سه میلیون تومان نمی‌شد به آن وفا نماید و خدا می‌داند که چقدر از زر و سیم و جواهر گردآورده آقامحمدخان که بدون هیچ حساب زیر کلید شخص شاه بوده است به این مصارف رسیده باشد».

بیشتر بخوانید

غلامحسین صدیقی و روزهای آخر سلطنت محمدرضاشاه

غلامحسین صدیقی به فرستاده شاه گفت: «با تغییر این و آن، مردم آرام نمی‌شوند و این بار به چیزی کمتر از تغییرات ریشه‌ای راضی نمی‌شوند». منظور او از «تغییرات ریشه‌ای» تغییر نظام سیاسی در ایران بود.

بیشتر بخوانید

ناصرالملک ـ سیاستمداری که به نقش‌آفرینی مردم عادی اعتقادی نداشت

عبدالله مستوفی می‌نویسد: «ناصرالملک مثل همه اشخاصی که در سن‌های کم به اروپا رفته و در آنجا نشو و نما کرده‌اند، خیلی به کارهای ایرانی‌ها معتقد نبود و تا نمک خارجی داخل آش ایرانی نمی‌شد، آن را گوارا نمی‌دانست».

بیشتر بخوانید

بنی‌جمالی : توجه به روندها و محیط به جای محاکمه افراد

بنی‌جمالی: اینکه کابینه دوم مصدق پس از ۳۰ تیر به دلایل ساختاری و اجتناب‌ناپذیر به سمت بایکوت مخالفان، گرفتن اختیارات کامل اجرا و قانون‌گذاری، کنترل ارتش و شخصی‌سازی بیشتر سیاست پیش رفت، مؤید روندهایی است که عیناً در کشورهای مشابه نیز اتفاق افتاده بود.

بیشتر بخوانید

محاکمه و اعدام میرزا رضا کرمانی ، قاتل ناصرالدین شاه

میرزا رضا به این باور رسیده بود که کشتن ناصرالدین‌شاه آخرین و تنها راه نجات کشور از نکبت و بی‌عدالتی است و می‌گفت که شاه حتی اگر در ظلم‌ها و جنایت‌های نزدیکانش بی‌گناه باشد، برای سکوت و بی‌‌توجهی به این همه زشتی و تبعیض و چپاول و نشنیدن صدای جامعه بی‌شک گناه‌کار است؛ من هم با آن یک گلوله «درخت خشک و بی‌ثمری را که زیرش همه قسم حیوانات موذی درنده جمع شده بودند از بیخ انداختم و آن جانورها را متفرق کردم».

بیشتر بخوانید

هولاکوخان در مواجهه با فرقه اسماعیلیه ـ سقوط دژ الموت

به تقویم خودمان، سال ۶۳۵ خورشیدی در چنین روزهایی بود که مغولان دژ الموت قزوین را تسخیر کردند و به حدود یک‌صد و پنجاه سال قدرت‌نمایی فرقه اسماعیلیه در ایران پایان دادند.

بیشتر بخوانید

موبدان زرتشتی و سقوط ساسانیان ـ روایت عبدالحسین زرین‌کوب

زرین‌کوب به این نتیجه رسیده بود که موبدان زرتشتی در فرجامی که برای شاهنشاهی ساسانی رقم خورد نقش مخربی داشتند؛ و اگر فهرستی از علل و عوامل این حادثه بزرگ تهیه کنیم، فساد طبقه روحانی یکی از موارد بالای فهرست خواهد بود.

بیشتر بخوانید